ارواح پارانویید

حال کن در انسداد افکارت، حرف های عمیقت را

ارواح پارانویید

حال کن در انسداد افکارت، حرف های عمیقت را

توی چشمان سالومه

حالای دیگری که خیلی بعدها اتفاق می افتد، در گوشه خامی از آخرین نگاه من به هستی بیشمار ملخ ها، آدم ها نقش پر رنگ تری می گیرند. نقشی که تا به حال، چشمانم هیچ علاقه ای به دیدنشان، به دیده شدنشان نداشته است. همین حالای خیلی دیگر اتفاقا از همان ملاک هاست که فرق می گذارد بین آدم امروز و دیگری. همین حالای دیگری که هیچ چیزش شبیه باورهای خودسوخته ام نیست. هیچ چیز نیست. هیچ به خصوصی در آن مشاهده نخواهد شد و بی خودی، بیمار گونه، وا می دهی به راهبه و سکوت و صومعه ای کلیشه ای، درون حضور بی درنگ مغر و نغز و لهو و لعاب. هی بخندی، هی رنگ بزنی، ... و هی خود خواسته رنجوریت را برایت شرح دهم ...

نظرات 9 + ارسال نظر
مرد آرام 3 بهمن 1392 ساعت 00:08 http://mimaram.blogfa.com

باورهای خودسوخته بیش از هر چیز دیگری دل آدم را به درد می آورد..

:)

خانم ااف 28 دی 1392 ساعت 09:34

بعدهایی که دیگر نمی اید

بله

لیلیوم 27 دی 1392 ساعت 22:58 http://leelium.blogfa.com

چه نقشی می گیرند؟
دلم برای نوشته هات تنگ شده بود

مرسی عزیز

هوار 21 دی 1392 ساعت 14:32 http://havar58.blogfa.com

تو هم انگار هیچ خوب نیستی این روزها

کی خوبه

... 20 دی 1392 ساعت 20:34 http://successking.blogfa.com

حالا باید حالا اتفاق بیفتد ..

ام

این پست آخر خیلی زیبا بود

در جواب کامنتی که گذاشتی خواستم بگم همچین اتفاقی افتاد...راه تنهایی و...

برای اولین بار مجبور شدم بیام ببینم قضیه چیه :)

دیدار 18 دی 1392 ساعت 21:38 http://di-dar.blogfa.com

این حالا پس کی می آید...

هنگامه من ...

آب دهان خشک شده از گوشه ی لب ها تا زیر چانه و مورچه ها به بریدن مژه ها مشغول

...

خودخواسته بودن بهتر از ناخواسته بودن است

می دونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.