حالا این جنگل باقی است. این توده دروغین جنگ و صلح. و شمایل مقدس مسیح در تناسب آسمان خراش ها. حالا این سکوتی است که از پس سالها دروغ و نفرت به جاست. حالا دوباره مغلطه بیان و آیین های سرشت بی دلیل ما. مغلطه دردهایی که هست و نیستش سخره آدمک های فریب می شود. و باز جنبش گوسفندان دریده ای که راه آزادی را از سوراخ باسنشان می گذرانند. ما و این رویای غریبی که پا بر جاست. حالا این جنگل باقی است.
نمیتونم بگم سخت نگیر ... چون نمیشه !
حرفت حرف خیلی از ماهاس !