ارواح پارانویید

حال کن در انسداد افکارت، حرف های عمیقت را

ارواح پارانویید

حال کن در انسداد افکارت، حرف های عمیقت را

کاکیاتو

دن ... یاتو ... تلاقی با فقر مسلم انتخابی. با شک ... کاک بودنت به اصل هستی. به اصل هویت. به اصل مرگ بی تناسب میمون ها، آدمها ... چشم هات ... رنگ دریاچه های صد سال بی حرکت. صد سال آرام و دمر، روی تختواب بی اصالتی، بی دیدن، بی شنیدن. مثل مرگ کلمه ها تو هم تو هم. مثل مرگ باقی آدم ها پیش میمون ها. حالا صد سال رج به رج، طرح به طرح. ادبیات کلاسیک جلوی مگس ها رژه میره، ادبیات کلاسیک با رقص پست مدرن. با دکلمه پناهی. نه به اصل، نه به ریشه ... ریشه ریشه توی حرف هات. انتخاب کنوانسیون ژنو برای آزادی. انتخاب اصل حقوق بشر. نقض نقض توی سیگارت، توی دود. توی کلاه کابوی مشکی. توی حماقت واژه های ... لخت لخت ... توی تخت خواب بی صدا ... حالا مورچه ها حرف بزنن، دنیا پنجاه سال سکوت ... فقط نبض لایحه، پروتکل و درد درد ... موشک روی آدمها. شیمیایی کلونی ملخ ها ... مزرعه ها آزاد. آدمها آزاد. دخترها آزاد. دور میز. چرخ چرخ ... تا انتخاب دایره مدون، وزیر سابق توی تریاک خانه ها، چایی قرمز ... گلوی آتش. شک ... کاک ... دختری با شال سبز. دختری با شال بنفش. دختری با شال انهدام. با غرور. غرور کسی جز ... اندام. فرق داریم ... کلمه ها ... باید نوشته شود تا نمی رد باغچه همسایه. نت بعدی ... کلاویه های چسبناک. آیزنهاور بمیر. حالا نوبت ماست. هی ... لبخند نخست وزیر. لبخند رئیس جمهور. لبخند ملت. شرم بر ناتو. بر دیوان عالی ملی. ما مرگ می شویم توی قصیده ها، دنیا توی آزادی. گه خورده از فروغ حرف زده، گه خورده نوشته بی استعداد ملعون. کلمه ... کلمه ... دوز ... دوز. و سمفونی از دور. و کودکی توی کوچه گریه می کند هر شب. و خواب گرد میمیرد توی سیاه ها، توی سفید ها دنیا ... کوکائین ... خسته ام. خسته از تلاش بی خودی. از راه های بی خودی. از پرسه های بی خودی. توی جنگل عروسی شاه ماهی و درخت. توی شعرها همه شاد. توی رگ ها همه خون سبز. دن ... یاتو ...  
نظرات 8 + ارسال نظر
میتوس 29 شهریور 1392 ساعت 23:59 http://mytos2.blogfa.com

تصویر ها می شکند بعد هر شکستنی در من ،من می شکنم بعد هر تصویر شکستنی در من.

و هی دور باطل

مریم دال 27 شهریور 1392 ساعت 20:50 http://pichesh.blogfa.com/

رئا
به هیبت این واژه ها فرو ریختی
به هیبت هیچ چیز مهم نیست ها
مثل اتفاق من
فقط من به هیبت تمام شب هایی که دهانم باز ماند هرروزم را فرو میریزم

روزها را ... چال کن ... توی اتفاقت ... تمام دنیا مردنیست

کلمه کلمه کلمه کلمه کلمه،آشفتگی،خستگی...
یکی بگه تو مغز تو چی میگذره؟!

تو مغز ... اگه مغزی دیگه باشه

خسته
خسته
خسته
شب
روز
شب
روز
معلق
معلق
معلق

:)

مایا 26 شهریور 1392 ساعت 23:22 http://khoonomatik.blogfa.com

هنوز دارم حواشی وبت را می خوانم ...
و در همین حواشی خاطرات دوسال پیش ام را توی بکت ، توی بابا چاهی ، توی علیرضا ... توی تو ...
یکهو پیدا کردم.

حواشی؟

خوشحالم که این ارزش رو داشتم

baharinbahar 26 شهریور 1392 ساعت 18:32 http://siren3.blogfa.com/

رنگ می بازد ...
تا من را می بیند و می یابد رنگ می بازد

حرفی نمیتوان زد ...
حرفی که درخور این خستگی بی انتها باشد

رنگ می بازد این آبی کمرنگ
درون صورتی که به خاکستری بر بارد رفته ای می ماند !

خستگی ها را ... همه حرف ها را ... می شود خیلی بی قاعده همینجا زد

هواک 26 شهریور 1392 ساعت 18:04 http://.theeye.blogfa.com

تلاقی با فقر مسلم از نوع تحمیلی ... دستان خالی ... دشتستان خالی ، حرف های فرو خورده در جایی در شرق وجود، حسن زنش را کُشت ! حسن زنش را در باران کُشت ! حسن زنش را در باران وقتی خیس بود کُشت ... هزار دلیل ..بدون سر بدون پا، مثل رویا های نیمه شب ، خیس از عرق ...عرق ! مستی در دنیای بیداری همراه کنیاک ! یکی خبر آورد دنیا داغان شده ..هزار کلاغ پرید ..دروغ بود ... راست نبود ... توی رگ ها مارمولک ها رژه می رفتند. چرا باید مواظب خودم باشم ...؟

من عاشق این نوع نوشته م

نرگس 26 شهریور 1392 ساعت 16:13 http://www.yersofsilence.blogfa.com

ینی دارم نوشته هاتو زندگی می کنما!!

لطف داری تو

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.