ارواح پارانویید

حال کن در انسداد افکارت، حرف های عمیقت را

ارواح پارانویید

حال کن در انسداد افکارت، حرف های عمیقت را

... به روزهایی که بر نمی گردند ... به چشمهایی که دیگر هرگز از میان هزار آتش بازی ملعون به تو خیره نخواهند بود ... به حرف هایی که دیگر،‌ هیچکدامشان در خاطر کسی نمانده است. بعد آن دیگری ... همه چیز می ایستند، همه چیز به سقوط می رسند ... بعد آن دیوارهای مشرقی نگاه تو دیگر چیزی نیست ... بعد آن همه باران ... دریا دلش گرفت، پوک شد، به انتها رسید ... و درخت ها،‌ تازیانه شدند ... به روزهایی که بر نمی گردند 
نظرات 1 + ارسال نظر
صبا 5 تیر 1394 ساعت 16:07 http://sa-ba-sh.blogfa.com

به روزهایی که بر نمیگردند، اما صبایی که بر میگرده باز به این خونه، برمیگرده باز به تک تک نوشته های جاری دست هات!
چه خوب که هنوز پا بر جایی دوست ندیده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.